Wednesday, March 30, 2011

استقلال پرسپولیس و فوتبال کپکزده ما

یکبار دیگه زمان بازی پرسپولیس و استقلال شد تا اکثر مردم بدبختی های روزمرشون رو فراموش کنن و بیاد کری خوندن و غیرتی شدن ورزشی بیافتن. چیزی که از همون بچگی اکثرمون خواه ناخواه بهش آفشته شدم و رفته توی خونمون.کسانیکه سالهاست حتی یه بازی از این دو تیم رو ندیدن میشینن و ساعتها کری میخونن و بحث میکنن.چه برسه به اونهایی که مثل من خوره فوتبال هستن و همه بازیها رو دنبال میکنن.
من پرسپولیسی هستم و باخت امروز برام سخت بود. و البته هر چی که این باخت برا ما پرسپولیسیا سخت بود برا استقلالیا شیرین بود و براشون یه جور عیدی بود.
نمیخوام سرتون و درد بیارم و میرم سر اصل مطلب.
یه زمانی فوتبال ما فوتبال تکنیک و غیرت بود.یعنی که همه تکنیکی و غیرتی بودن .همون زمانی که فوتبال ایران توی آسیا سر بود. زمان گذشت و فوتبال دنیا متحول شد. اکثر کشورا شروع به پیشرفت کردن ولی این فوتبال ما بین آینده و گذشته خودشو گم کرد.
پرسپولیس در اسم تیم بزرگی ولی حقیقت اینه که از لحاظ بازیکن و تیمداری اصلا تیم بزرگی نیست. استقلال هم همینطور. متاسفانه این دو تیم بزرگ و پر طرفدار شدن دو تا اسباب بازی دست مقامهای دولتی ایران.
نه مدیریت و برنامه ریزی موفقی دارن که بتونن بازیکن سازی کنن و نه پول هنگفتی که بتونن تیم بزرگ تشکیل بدن.
تو لیگ ایران که خدا رو شکر که تیمهای بازیکن ساز کم هستن و بازیکن باید خیلی خوش شانس باشه تا بتونه مراحل موفقیت رو طی کنه.از مرام و معرفت هم که خبری نیست که البته منطقیه چون با مرام و معرفت که نمیشه خونه و ماشین خرید!
لیگ ایران شده یه لیگ پولکی. تیمهایی که پول ندارن به هیچ جا نمیرسن و اونهایی هم که دارن نمیدونن چطوری خرجش کنن مثل استیل آذین.
البته تو ایران تیمها هیچ پولی هم نمیارن که هیج کلی هم ضرر میکنن. توی تمام کشورهای درست و حسابی تیمها از تلویزیون پول میگیرن و این بزرگترین منبع مالیشون حساب میشه.تلویزین ایران هم که قربونش برم مال دولت هست و هر سال خدا میلیون تومن از دولت پول میگیره و برای تبلیقات بین بازیها از کمپانیها هم خدامیلیون تومن پول میگیره . ولی از این پولها چیزیش بدست فوتبالیها نمیرسه! واسه همینه که تیمهای ایرانی مسخره ترین اسمهای دنیا رو دارن!
فولاد...ذوب آهن...تراکتورسازی...صباباطری...صنعت نفت....مقاومت شهید سپاسی
آخه کجای دنیا اسم کارخونه رو گذاشتن رو تیمشون؟ شما شنیدین بگن تیم فولکس واگن برلین؟ یا فیات رم؟ یا پژو مارسی؟

اینارو از ناراحتی از باخت پرسپولیس نمیگم .منظورم اینه که این فوتبال خیلی درب و داغونه و برد و باخت و قهرمانی توش خیلی وقته که الکی بی اعتبار شده و ارزش حرص خوردن نداره.وقتی صاحب هر دو تا تیم دولت باشه نمیشه هیج انتظاری داشت. برا دولت فرقی نمیکنه قرمز ببره یا آبی مهم اینه که مردم مشغول بشن و به مشکلات بی حد و پایان کشور گیر ندن.
فکر میکنید اگر بارسلونا یا منچستر یونایتد مال دولتهای کشورشون بودن هم میتونستن اینقدر خوب باشن و بازیکنسازی کنن و قهرمان بشن؟
خلاصه اینکه تمام مسئولیت باختهای پشت سر هم پرسپولیس و قهرمان نشده استقلال رو گردن دایی یا مظلومی نندازید و خودتون رو هم خیلی ناراحت نکنید چون مقصر اصلی دولته و زورتون هم بهش نمیرسه و هر کاری دلش بخواد میکنه.

Thursday, March 24, 2011

حمله دولت ایران به گوگل یاهو و اسکایپ

 مطلب جالبی رو دیدم که لازم دیدم براتون ترجمه کنم:
یک گروه به سایتهای گوگل یاهو و اسکایپ حمله کرده و موفق شده که مدارک این ساتها رو جعل کنه.با این مدارک دیجیتالی فرد جاعل میتونه نسخه تقلبی این ساتها رو بسازه و وقتیکه که کاربر خواست برای مثال وارد گوگل بشه مشخصاتش دزدیده میشه.
 نکته جالب اینجاست که مرکز این اقدام در تهران شناسایی شده. گروه کومودو که کارش طراحی و نشر این مدارک هست اعلام کرده که این حمله مرکزش تهران بوده وبا توجه به امکانات و سرعت بالای اینترنتی که برای این کار لازم هست نمیتونه کار افراد عادی باشه.در ضمن برای موفقیت کامل بسیار مهم هست که گروه مذکور کل شبکه رو هم دست داشته باشه .با در نظر گرفتن تمام این موارد کاملا مشخصه که کار کار دولت ایران هست.
نکته دیگه اینکه این کار هیچ سود مالی دربر نداره و فقط به درد جاسوسی و کنترل افراد میخوره! که خوراک جمهوری اسلامیه


البته تمام این سایتها در تلاش هستن تا جلوی تکرار این مشکل رو بگیرن و خیلی از این مدارک جعلی رو شناسایی و مختل کردن. فایرفاکس و اینترنت اکسپلورر و حتی گوگل کروم هم برنامه هاشونو اپدیت کردن و خیلی مهمه که شما هر کدوم از اینها رو که استفاده میکنید رو اپدیت کنید و بعد هم پسوردهایی رو که در این مدت استفاده کردید رو عوض کنید
البته من شخصا گوگل کروم و فایرفاکس رو از لحاظ امنیتی ترجیح میدم و توصیه میکنم یکی از این دوتا رو استفاده کنید
این هم لینک مطلب به انگلیسی
http://news.cnet.com/8301-31921_3-20046340-281.html

Wednesday, March 16, 2011

نگاه

بدون اينکه نگام کنه محکم زد تو گوشم بعد هلم داد. نگاش کردم.با لگد کوفت تو شکمم و با آرنج زد تو دماغم.نگاش کردم.دستشو برد تو موهام و کشيد
 بعد با صندلی زد تو سرم.نگاش کردم.دست کرد تو جيبش يه کارد دراورد کرد تو شکمم.نگاش کردم.بعد همينجور که رو زمين افتاده بودم شروع کرد لگد زدن تو صورتم.من همينجور سعی ميکردم نگاش کنم.آخر کار خسته شد رفت.

پشت سرشو هم نگاه نکرد....

Seth
Eslami

Monday, March 7, 2011

موش کور و دختر

يه روزی يه موش کور ..... توی شب بدون نور

شکمش به غور و غور ..... راه افتاد دنبال گور

گفته بود جناب شير ..... که بدبخت برو بمير

لب مرگ اون بز پیر ..... گفت توی شهر بمیر
 
اگر توی شهر بميری

اولش اون تنتو خوب میشورن ....... بعدشم یه لباس سفید میپوشونن
يه تيکه سنگ ميکارن روی سرت ..... يه اتاقک اون پايين مال تنت

خلاصه:

مثل امام که نوشيد يه جام زهر ..... موش ما هم رفت و رفت رسيد به شهر

توی شهر بساطی بود ديدنی ..... واسه موش ما شنيدنی

خروسا جنگی بودن ..... سگا پيوندی بودن

گربه ها رنگی بودن ..... خرا هم بنگی بودن

آدمها رو هم که اصلا نگو و نپرس..

موش ما به هر کی ميرسيد ..... راه مردن رو ازش میپرسيد

يکی گفت:می خوای لبو غنچه کنی؟ ..... يکی گفت: ميخوای دلو باغچه کنی؟

يکی گفت:عينکتون فروشيه؟ ..... يکی گفت:سزای شما تو گوشيه

يکی گفت:ميخوام بميرم خدايا چه کنم؟

ديگه هيچی تو دنيا ندارم خدايا چه کنم؟

موش ما اينو که شنيد يه جوريش شد ..... يه جور خوبيش شد

موش: ..... دختر :

آخه چرا؟ ..... چی رو چرا؟

همون که ميگی؟ ..... ديگه نميگم

چرا نميگی؟ ..... چرا که نگم!

آخه چی ميگی؟ ..... چی رو چی ميگم؟

چيزی نميگی؟ ..... بعله که ميگم



دختر:

هر کسی تو زندگی راهی داره ..... هر راهی واسه خودش چاهی داره

جای من ته چاهه

زندگيم همش يه آهه

جوونيم که تباهه

قلبم ديگه سياهه

تا حالا چندين ساله

که زندگيم رو آبه

عکسم که توی قابه

جاش توی مستراحه

گفته بهم آق کاوه

کتکهامم تو راهه

دلم ديگه کبابه

آرزوهام سرابه

خدای من تو خوابه

شيطون ولی ايستاده

سربازای آماده

اينجا خيلی آزاده

گفته به من شراره

مردن فايده نداره

حال من که خرابه

همش مال شرابه

انسان يعنی آزاده

دختر يعنی آماده

شوهر يعنی فرمانده

بپر که وقته خوابه

هر چی ميگم شراره

من هستم يک آزاده

ميگه فايده نداره

ای دختر بدکاره

همش ميگه شراره

برگرد به پيش کاوه

نگو تو که ای ساده

آزاده ام آزاده

شوهر من آق کاوه

بلنصبت خيلی گاوه

ميگه غذاس يا کاهه

آی زيفيه بد کاره

غذاش همش دواهه

همونی که سياهه

چشمم هر روز به راهه

شايد بياد يه چاره



آقا موشه حيرون شد ..... چشمای کورش گريون شد

گفت که جناب شير ..... چجوری بهش گفته برو بمير

دوتايی با هم خنديدن ..... در آغوش گرفتن و بوسيدن

عشق موش به آدم آدم به موش

همه غمها فراموش فراموش

آدم گفت و موش خنديد

موش گفت و آدم خنديد

لحظه ديدار شدو

عشق پديدار شدو

کاوه پديدار شدو

.

.

دو تايی با هم خنديدن

در آغوش گرفتن و بوسيدن

غم پديدار شدو

تن دختر رو با خون شستن ..... موش رو توی جوب انداختن
 
 
 
ست اسلامی

Friday, March 4, 2011

تو

و آنانی که در زمين بذر مرگ ميکاشتند تو را از ياد برده بودند.

و آنانی که با داسهای بلند و تيزشان نگاهها را درو ميکردند تو را از ياد برده بودند.

و آنانی که جوانه های اميد را می سوزاندند تو را از ياد برده بودند.

و آنانی که با پارچه های سفيد بر چهره گوشها را سمپاشی میکردند تو را از ياد برده بودند.

و آنانی که تو را از ياد نبرده بودند بدنبالت هستند با همان داسهای بلند و تيزشان.

...

...